خانم عبدي را نديده ايد؟
نيك رو: زن جوان كه تصوير او را ميبينيد چهار ماه پيش براي معامله ملكي از خانهاش خارج شد و ديگر هيچ وقت خواهران و برادرانش او را نديدند، انگار كه آب شده و رفته باشد زير زمين. هنوز هم آخرين جملاتي كه گفته در گوش خواهرش زنگ ميزند، او گفت ميروم پولم را پس بگيرم و بازگردم اما ديگر هيچ كس او را نديد. پليس تهران نيز نزديك به چهار ماه است به دنبالش ميگردد اما هيچ اثري از او نيست.
به گزارش نيك رو، خواهر معصومه با ما صحبت ميكند و از پروندهاي پيچيده ميگويد كه شايد اقدامات سريع ميتوانست در حل آن پيشرفتي ايجاد كند اما تا به الان نه هيچ متهميدر جريان رسيدگي به پرونده بازداشت شده و نه واقعا مشخص است چه بلايي بر سر معصومه آمده است. هيچكس هم پاسخ خانواده معصومه را نميدهد.
خواهر معصومه عبدي توضيح ميدهد: خواهرم مجرد بود. حدودا 46 سال سن داشت. او از همان اول نيز از نظر جسماني ضعف داشت. قبل از اينكه خانه نشين شود در محله فلاح تهران لباس فروشي داشت. از وقتي كه عكساش را در فضاي مجازي پخش كردهام تا پيدايش كنند خيلي از مشتريهاي قديماش با من تماس گرفتهاند و از اينكه معصومه بلايي سرش آمده باشد ابراز تعجب ميكنند و دائم از من ميپرسند يعني چه اتفاقي ميتواند برايش افتاده باشد.
وي ادامه ميدهد: معصومه خونگرم بود و خيلي سروزبان داشت. با همه زود ارتباط ميگرفت و رشته روانشناسي كودك را نيز در دانشگاه اصفهان خوانده بود و در اين زمينه نيز به هركسي كه ميتوانست كمك ميكرد تا فرزند خوبي تحويل جامعه دهد.
يك روز در خيابان خواهرم تصادف كرد و همين تصادف با توجه به اوضاع جسماني ضعيف خواهرم باعث شد كه او فروشگاه لباسش را جمع كند و خانهنشين شود. ميخواست خانهاي اجاره كند اما براي اينكه بتواند خانه جديد بگيرد مجبور شد مدتي در خانه برادرم بماند تا اينكه بالاخره خانهاي مناسب در محدوده نواب پيدا كرد. آن اطراف قيمتها مناسبتر بودند و معصومه نيز براي اينكه كيس مناسبي پيدا كرده بود پول را همان شب به صاحبخانه داد و قرارداد منعقد شد، بيخبر از اينكه صاحبخانه به دروغ به او گفته خانه سالم است. صبح كه معصومه براي ديدن دوباره خانه ميرود متوجه ميشود خانه نم دارد و رطوبت همه خانه را فرا گرفته است. به همين دليل به بنگاه باز ميگردد و آنجا ميخواهد كه خانه را پس بگيرند و پولش را بدهند كه در عرض كمتر از 24 ساعت پول خرج شده و صاحبخانه مدعي بود بايد صبر كنيد تا خانه را به فرد ديگري اجاره و پول شما را نيز پس بدهم.
خواهرم اين اواخر به دليل تصادف منجر به مرگي كه برادرم داشت افسرده شده بود و زياد روابط خوبي با ديگران نداشت و بيشتر در خودش فرو رفته بود. اين اتفاق هم تاثير بدتري روي او گذاشت. نزديك به يك ماه بنگاهي و صاحبخانهاش امروز و فردا كردند تا اينكه بالاخره درگيري شديد لفظي نيز بينشان صورت گرفت و صاحب بنگاهي حتي يك ليوان را جلوي خواهرم شكست. بالاخره يك شب با خواهرم تماس گرفتند و به او خبر دادندكه يك زن و شوهر براي ديدن خانه آمدهاند و با توجه به اينكه كليد دست خواهرم بود بايد براي نشان دادن خانه ميرفت. او ماجرا را به من گفت و قرار شد از آنجا نيز به خانه برادرم برود. به بنگاه رفته بود و از آنجا طبق گفتهها و فيلمهايي كه ضبط شده است به همراه زوج جوان كه قصد اجاره كردن خانه را داشتند به ديدن خانه رفته اما آن زن و شوهر نيز خانه را نپسنديده بودند. به همين دليل بدون هيچ صحبت ديگري از آنجا خارج ميشوند و در حاليكه شاگرد بنگاه يك خودروي سواري داشته از خواهرم محلي كه قصد رفتن داشته را ميپرسد و خواهرم نيز ميگويد كه بايد به خانه برادرم در حوالي چهارراه خوش برود كه در اين زمينه شاگرد بنگاه مدعي شده خواهرم را خيلي شيك و مجلسي به خانه برادرم در چهارراه خوش رسانده و بقيهاش را نيز نميداند اما اين حرفهاي او دروغ است چراكه پرينت تماسها و پرينت خط خواهرم چيز ديگري ميگويد.
من بعد از اين اتفاق همه جا را به همراه برادرم گشتهام اما هيچ خبري از او نيست. پروندهاي نيز در زمينه فقدان خواهرم در پايگاه هشتم پليس آگاهي تهران بزرگ تشكيل شده اما آنها نيز هيچ قدميبرنداشتهاند و هربار كه تماس ميگيريم جواب درست و حسابي به ما نميدهند.
پرينت تماسها را خودم پيگيري كردم اما به من نشان ندادند اما چيزي كه آنتن دهي گوشي خواهرم ميگويد اين است كه يك نفر خواهرم را از همان محل خانهاش به تهرانسر برده و در آنجا گوشي خاموش ميشود. محدودهاي بين شادآباد و تهرانسر. همينها مداركي هستند كه در پرونده موجودند اما با اين حال براي خواهرم كاري نميكنند.
من خودم مظنون به آنها معرفي كردم اما ماموران توجهي نكردند. براي مثال اولين روز كه خواهرم گم شده بود برادرم با من تماس گرفت و گفت معصومه كجاست كه گفتم قرار بود شب آنجا بيايد اما او گفت خبري از او نداريم و تماس كه گرفتيم متوجه شديم گوشياش خاموش شده است. به همين دليل به در بنگاه رفتيم كه آنجا هرچه با آنها صحبت كرديم چيزي دستگيرمان نشد و با پليس 110 تماس گرفتيم كه همان لحظه صاحب بنگاه بيرون رفت و با يك نفر تلفني و بلند بلند صحبت كرد كه وقتي من رفتم ببينم چه ميگويد تلفناش را قطع كرد. اين ماجرا خودش مشكوك است اما هيچ كس به من گوش نميدهد انگار كه اصلا براي خواهرم هيچ اتفاقي نيفتاده است.
در صورت داشتن هرگونه اطلاعي از اين خانم با شماره 09198277455 تماس حاصل نماييد.